همه چیز با فیلمبرداری تمام نمی شود
سایت خبری سیما فیلم: بازار برده فروش ها شلوغ است. یوسف را که غلامی زیبا، باهوش و با سواد است آورده اند برای فروش. هر کس پیشنهادی می دهد. جناب بوتیفار از راه می رسد. برده های سیاه را یکی یکی برانداز می کند تا می رسد به یوسف.
زندباف سناریو را ورق می زند. « یوسف فرشته ای را درمیان جمع می بیند». برخی نماها اضافی است. « یوسف با فرشته حرف می زند».
زندباف در آن اتاق نیمه روشن با پرده های تیره برای بار دوم است که بازار برده فروش ها را مونتاژ می کند. پس باید یقین داشت که همه چیز سرجای خود قرارگرفته است. تدوین این سکانس شاید 10 روز طول بکشد...
سیاهی لشکر زیادی دارد و زندباف هم البته پس از تدوین 80 تا 85 درصد کار به نوعی با قصه، آدمهای قصه و با یوسف پیوند خورده است. آنقدر که به قول خودش حتی درخیابان ویا شب ها درخانه دائم قصه را در ذهن مرور می کند. یوسف دیگربرای او تکلیف شب است. می گوید اگر شب درس نخوانده باشی روز، نمره خوبی نخواهی گرفت. در یکی از همین روزهای سخت کاری که شاید گله های شب گذشته همسر وفرزندان را پشت سر گذاشته است، حسین زندباف از آغاز همراهی اش با سریال برای ما حرف می زند.
ازخودش که از اولین دانشجویان مدرسه عالی تلویزیون وسینما در سال 47 بوده است واز سال 49 به بعد دستیار کارگردانی وهمچنین کارگردانی چند فیلم را تجربه کرده و تدوین کارهای مستند شبکه 3 که رسیده است به سریال سمک عیار و افسانه های کهن می گوید.
با سابقه حدود 3 دهه کار هنری که از او سراغ داریم، می دانیم که سخن گفتن از زندباف مجال بیشتری می خواهد؛ پس یوسف را بهانه گفتگو می کنیم تا کمی هم از او گفته باشیم .
*** ویروس مزاحم
« پس از گفتگوهایی که با کارگردان سریال فرج الله سلحشور وهمچنین جمال شورجه وشهریار بحرانی داشتیم ودیدن قسمت های مونتاژ شده توسط بحرانی که خیلی هم متمرکز نبود، کار را از اوایل دی ماه 84 شروع کردم. تا انتهای اسفند در دفتر تبیان فیلم کار می کردیم وبعد ازعید به اینجا نقل مکان کردیم. در حال حاضر هم دستگاه های جدیدی تهیه کرده ایم که بیشتر به درد کار 35 میلی متری می خورد. البته بلاهای زیادی هم سرمان آمد. ازجمله این که ویروسی در دستگاه پیدا شد و حدود 50 درصد به کار ما اضافه کرد. بحرانی حدود 700 دقیقه ازکار را مونتاژ کرده بود که بخشی ازتروکاژها هم به صورت راش بود. با صحبت هایی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که باید یک سلیقه برکار حاکم باشد. او هم به من مجوز داد تا آن بخش ها را دوباره تدوین کنم.»
حالا پس ازتدوین حدود 10 اپیزود و کاملتر شدن کار، زندباف دیگر خوب می داند که چقدر ازنماها اضافی است، چقدر از آنها را می توان حذف و چه تعداد را جا به جا کرد. در واقع او خط اصلی قصه را تشخیص داده است. می گوید: در کنار خواندن فیلمنامه، ارتباط با خود فیلم وتصاویر است که اهمیت دارد ودر کنار همه اینها لازم است تدوینگر قبل از کار جلساتی با کارگردان داشته باشد تا ارتباط روحی میان آنها برقرار شود.
به نظر می رسد او با کمال تبریزی ـ که حالا تدوینگر ثابت اکثر کارهای او به شمار می رود ـ همین ارتباط را پیدا کرده است.
زندباف سابقه همکاری با سلحشور را نداشته است و شورجه را با تدوین دایره سرخ می شناسد و به گفته خودش ارادت خاصی به او دارد. اما درباره شهریار بحرانی شاید مهمترین نقطه پیوند او با سریال یوسف، فیلم حضرت سلیمان باشد که او قصه ساخت آن را دارد.
می گوید: بحرانی به من گفت اگر تو این کار را قبول کنی می توانم فیلمم را بسازم و این یکی از دلایل اصلی من برای پذیرفتن کار بود.
براساس آنچه وی می گوید، سلحشور دست او را برای کار باز گذاشته است اما زندباف معتقد است که محور اصلی هر کار باید منطبق با نگاه کارگردان باشد. به عبارتی اگر قرار است از ناحیه تدوینگر اتفاقی بیفتد، باید از صافی ذهن کارگردان عبور کند. می گوید:« امضای کارگردان باید پای اثرباشد. نمی شود در باور کارگردان خدشه ای وارد کرد.»
اگر چه قصه، روابط آدمها، فیلمبرداری نوع بازیها دستورالعمل کلی کاررا به تدوینگر می دهد، اما او اعتقاد به دیده شدن تدوین ندارد.
« این کار خیلی زحمت دارد. اما اگر قرار باشد تدوین دیده شود، اعتقاد کارگردان زیر سوال می رود. من مجبورم یک جاهایی قصه را جا به جا کنم، اما بر اساس همان خط اصلی، همه چیز باید در خدمت کار باشد. درمورد این سریال هم فکر می کنم کار بسیار دلنشینی خواهد شد وعلاوه بر ارتباط با قاطبه مردم، دربیرون ازاین آب و خاک هم تأثیرات خودش را خواهد داشت. ساختار خوب، دکور وصحنه قوی، فیلمبرداری فوق العاده وصدابرداری مناسب از جمله نقاط مثبت این سریال به شمار می رود.»
او همچنین در پاسخ به این سوال که آیا اولین بار است که یک کار مذهبی را تدوین می کند، پاسخ زیبایی می دهد:
ـ « به نظر من هر اثری که سالم و امانتدار است و روی مسائل صحیح و درست جامعه صحه می گذارد اثری مذهبی است، تمام فیلمهای ما بعد ازانقلاب به نوعی مفاهیم مذهبی را درخود داشته اند.»
*** یک گلوگاه حساس
با خودم فکر می کنم اینجا گلوگاه سریال یوسف است. پاسخ تمام آن تلاش ها وعشق ورزیدن هایی که گرما وسرما نمی شناسد، پاسخ نفس کشیدن های هر روز در فضای بسته دکورها اینجاست.
توافق کرده اند برای پخش عجله ای نداشته باشند. مثلاً 15 قسمت را برای همه گروه پخش کنند واگر تمام نظرات با یکدیگر همسو بود بروند برای پخش از تلویزیون.
حتی زندباف معتقد است اگر هرچند وقت یک بار بچه های گروه به اینجا بیایند ویک اپیزود تدوین شده را ببینند، با انرژی بیشتری به کار ادامه می دهند. اما این گلوگاه نیزمشکلات خاص خودش را دارد.
این اولین بار در طول گفتگو ست که زندباف لحن معترضانه ای به خود می گیرد اگر چه خنده هایش باز هم از میان جمله ها بیرون می زند:
ـ ما همیشه باید این نکته را تأکید کنیم که صداگذاری، دوبله وموسیقی خیلی مهم است. در صدابرداری سرصحنه به خاطر اهمیتی که به دیالوگ داده می شود افکتهای صحنه و صداها از بین می رود. 70 درصد فیلم بعد از اتمام کار مربوط به صداگذاری است اما اهمیتی به آن داده نمی شود.
ما مجبور شدیم یک موسیقی انتخابی از پیمان یزدانیان که درحافظه کامپیوتر بود روی کار بگذاریم که اتفاقاً هماهنگی خوبی هم ایجاد شد وتوجه کارگردان را به خود جلب کرد واحتمال دارد که موسیقی سریال را خود یزدانیان کارکند. درواقع ما برای صداگذاری چنین سریال هایی نیاز به فضا سازی داریم. همه چیز با فیلمبرداری تمام نمی شود. بسیاری از مفاهیم از طریق صداگذاری باید وارد فیلم بشود.
بهمن داداشی دستیار زندباف در اتاق دیگری مشغول کار است. درباره نرم افزار FINAL CUT PRO وسیستم MAC توضیحاتی می دهد: نزدیک به 3 سال است که با این سیستم کارمی شود. یک تکه نان، چوپان دروغگو و بشارت منجی با همین شیوه کارشده است. سیستمی که به خاطر برنامه نویسی مشکل آن احتمال ویروسی شدنش کمتر است وتنها 3 نمایندگی در کشورهای انگلیس، استرالیا و ژاپن دارد.» اما این که چگونه وارد ایران شده است نیز چیز غریبی نباید باشد!
حسین زندباف همراه دستیار جوان خود تصاویر را عقب وجلو می برد. به خنده می گوید: این آقا را ببین، حسابداری خوانده آن وقت دارد فیلم تدوین می کند.
می گویم: در جامعه ای که هیچ کس سرجای خودش نیست کار دستیار شما هم تعجبی ندارد.
آنها دوباره حواسشان به «یوسف» است. خریدارها قیمت را بالا می برند. زندباف می گوید: این سکانس اشک ما را درآورده است.
حس می کنم وقت رفتن است. می ترسم برای آنها چیزی شبیه این سکانس باشم. آنها را درچیدن آجرهای این بنای با شکوه تنها می گذارم.
آرزو شهبازی
تاریخ انتشار: 16 / 5/ 85
ساعت انتشار:12:00
لازم به ذکر است که سریال داستانی « یوسف پیامبر(ع)» یکی از عظیم ترین سریال های تاریخی سیما در سال های اخیر محسوب می شود که تحقیقات، نگارش وسپس تولید آن توسط فرج الله سلحشور و به همت مرکز سیما فیلم از چند سال پیش آغاز شد و به سرانجام رسید.
در این سریال 200 بازیگر سینما ، تلویزیون و تئاتردر نقش های اصلی مقابل دوربین رفته اند.
مصطفی زمانی، محمود پاک نیت، کتایون ریاحی، اسماعیل سلطانیان، جعفر دهقان، رحیم نوروزی، امیرحسین مدرس، مهوش صبرکن، زهرا سعیدی، کوروش زارعی، زهیر یاری، فرشته سرابندی و… تعدادی از این بازیگران هستند که درطول 3 سال نقش های مختلف این سریال را جان بخشیده اند.
این سریال از خرداد سال 83 در دکورهای پیش ساخته در اطراف تهران جلوی دوربین مرحوم رسول احدی رفت و سال گذشته آماده نمایش شد.